اسم من مجید است.من یک کار گر ساده ساختمان هستم . با آمدن کرونا مدت کوتاهی در خانه ماندم اما بعد ناچار شدم سر کار بروم.هر روز از کرونا خبرهای جدیدی به گوش ما می رسید . من و سارا_ همسرم _ خیلی ترسیده بودیم!من چاره ای نداشتم و مجبور بودم سر کار بروم تا …
ماه: ژوئن 2020
در یک شب تابستانی ، خوابی از جنس لبخند دیدم. از جنس استادی که به بچه ها لبخند می بخشید. من و بچه ها در کنار ایشان شاد بودیم .من برای انجام کاری راهی زاهدان شده بودم . پوستری کنار خیابان نصب شده بود که روی ان نوشته شده بود: “استاد شهرام شفیعی ملقب به …
با عشق شروع شد؛ با عشق ادامه یافت؛ با عشق جلو رفت. با عشق فصل بهاری را که اولین روزش دوم تیر بود شروع کردیم. نه مکانی بود نه کتابی. فقط دغدغهاش ذهنم را بیتاب کرده بود. راهنمایی نداشتم و نمیدانستم از کجا شروع کنم و پیش چه کسی بروم. شروع کردم به نامهنگاری اداری …
بچه های کتابخانه روستای وشنام دری ، کتاب می خوانند و در مورد کتاب ها گفتگو می کنند و در کنار خواندن، نوشتن را تمرین می کنند
دختر کوچولویی با پدر و مادرش زندگی می کرد . دختر کوچولو خیلی دوست داشت به جنگل برود . اما پدر و مادر دختر به او اجازه ندادند . اسم دختر آمیلا بود . یک روز پدر و مادر آمیلا رفتند سرکارشان و آمیلا خودش تنها خونه بود . او خیلی دوست داشت به جنگل …
کتابخانه روستای وشنام دری در تیرماه سال۱۳۹۸ فعالیت فرهنگی, اجتماعی خود را آغاز کرد. در این مرکز فعالیتهای کتابخوانی و فرهنگی بصورت جدی و مستمر در حال انجام بود تا اینکه متاسفانه ویروس کووید ۱۹ در کشور عزیزمان شیوع پیدا کرد . بنابر حفظ و سلامتی کودکان و اعضای کتابخانه روستای وشنام دری کتابخانه را …
پویش «با کتاب در خانه» ، بر اساس طرحی از دفتر مطالعات و برنامهریزی فرهنگی و کتابخوانی معاونت امور فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و ادارات کل فرهنگ و ارشاد اسلامی تمامی استانها در سراسر شروع به کار کرد. در این پویش، کودکان و نوجوانان سراسر ایران، در کلیپهای کوتاه دو دقیقهای که در …