خوابی از جنس لبخند
در یک شب تابستانی ، خوابی از جنس لبخند دیدم. از جنس استادی که به بچه ها لبخند می بخشید. من و بچه ها در کنار ایشان شاد بودیم .من برای انجام کاری راهی زاهدان شده بودم . پوستری کنار خیابان نصب شده بود که روی ان نوشته شده بود: “استاد شهرام شفیعی ملقب به سفیر لبخند بچه ها، در زاهدان کارگاه داستان نویسی دارند.” وقتی پوستر را دیدم خیلی خوشحال شدم از پوسترعکسی گرفتم و فورا برای استاد شفیعی فرستادم . ایشان خوشحال شدند و گفتند: بله در استان سیستان و بلوچستان کار گاه داستان نویسی دارم و حتما این کارگاه را در زاهدان و چابهار برگزار خواهم کرد. وقتی این محبت استاد شفیعی را دیدم خوشحال شدم. در تمام گروه های فضای مجازی که عضو آن بودم فراخوان دادم.در حال برنامه ریزی بودم که با یک صدا از خواب بیدار شدم و تمام آرزوهایم پرید!! به امید روزی که سفیر لبخند بچه ها به استان سیستان و بلوچستان سفر کرده و لبخند زیبایشان را به بچه های این استان ببخشند…
✍️…عبدالقادر بلوچ